Selected

Original Text
Mostafa Khorramdel

Available Translations

93 Ađ-Đuĥaá ٱلضُّحَىٰ

< Previous   11 Āyah   The Morning Hours      Next >  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.

93:1 وَٱلضُّحَىٰ
93:1 سوگند به روز (در آن زمان که آفتاب بلند می‌گردد و همه جا را فرا می‌گیرد)! [[«الضُّحَیا»: روز (نگا: اعراف / 98، طه / 59). چاشتگاه (نگا: شمس / 1).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:2 وَٱلَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ
93:2 و سوگند به شب در آن هنگام که می‌آرامد (و تاریک می‌شود و همه‌جا را فرا می‌گیرد)! [[«سَجَی»: آرمید. آرام یافت. آرمیدن شب، در حقیقت آرمیدن ساکنان آن است (نگا: المصحف المیسّر). تاریک گردید. پوشاند. فرا گرفت (نگا: فرهنگ لغات قرآن. نمونه. تفهیم القرآن).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:3 مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ
93:3 پروردگارت تو را رها نکرده است و دشمن نداشته است و مورد خشم قرار نداده است. [[«مَا وَدَّعَکَ»: تو را ترک و رها نکرده است. به ترک تو نگفته است. «مَا قَلَی»: خشم نگرفته است و دشمن نداشته است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:4 وَلَلْـَٔاخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ ٱلْأُولَىٰ
93:4 و فرجام (کار و زندگی) برای تو، بهتر از آغاز (آنها) است. [[«الآخِرَةُ»: پایان کار. اواخر زندگی. «الأُولَی»: آغاز کار. اوائل زندگی.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:5 وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰٓ
93:5 و پروردگارت به تو (بهروزی و پیروزی و نعمت و قدرت) عطاء خواهد کرد، و تو خوشنود خواهی شد. [[«لَسَوْفَ یُعْطِیکَ»: مراد نزول وحی، ظهور دین، تنفیذ فرمان، خوشبختی و پیروزی بر ملّتهای دیگر است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:6 أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَـَٔاوَىٰ
93:6 آیا خدا تو را یتیم نیافت و پناهت داد؟ [[«یَتِیماً»: پیغمبر هنوز طفل شش ماهه‌ای در شکم مادر بود که پدرش از دنیا رفت. در عمر شش سالگی مادرش آمنه هم وفات کرد. در هشت سالگی پدر بزرگش عبدالمطّلب که سرپرستی او را به عهده داشت دار فانی را وداع گفت. از آن به بعد تحت سرپرستی عمویش ابوطالب قرار گرفت. «آوَی»: منزل و مأوی داد. پناه داد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:7 وَوَجَدَكَ ضَآلًّا فَهَدَىٰ
93:7 و تو را سرگشته و حیران (در میان شرکِ بت‌پرستان و یهودیان و مسیحیان، کفر کافران، فسق و فجور فاسقان و فاجران، ظلم و زور قلدران، کشت و کشتار قبائل به فرمان جاهلان، و خرافه‌پرستی اینان و آنان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی) رهنمودت کرد؟ [[«ضَآلاًّ»: گمراه و سرگشته. پیغمبر قبل از نبوّت، دریای موّاج کفر و شرک و ظلم و فسق و جهل و خرافات محیط را می‌دید و غرق‌شدگان در آن را نظاره می‌کرد، امّا راه به جائی نمی‌برد. نمی‌دانست چگونه خالق جهان را بپرستد و بدو نزدیک بشود، و از بارگاه یزدان نجات مردمان را بطلبد. به غار حراء پناه می‌برد و شبها و شبها با خود خلوت می‌کرد و سرگشته در تفکّرات و حیرت‌زده از مشاهده اوضاع به دنبال نجات می‌گشت، تا در دل غار حراء نور وحی پرتو افکند و او را به حق رهنمود کرد (نگا: شوری / 52، یوسف / 3).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:8 وَوَجَدَكَ عَآئِلًا فَأَغْنَىٰ
93:8 و تو را فقیر و بی‌چیز نیافت و ثروتمند و دارایت کرد؟ [[«عَآئِلاً»: فقیر و بی‌چیز (نگا: توبه / 28). چیزهائی که پیغمبر از پدر به ارث برد، شتر ماده‌ای و کنیزکی بود (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). خدا او را با سود تجارت، و ثروت خدیجه، و غنائم جنگی دارا و بی‌نیاز کرد. آیات گذشته، بیانگر الطاف و عنایات خاصّ الهی در حق پیغمبر است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:9 فَأَمَّا ٱلْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ
93:9 حال که چنین است، یتیم را زبون مدار (و اموال و دارائی ایشان را با قهر و زور مگیر و تصرّف مکن). [[«لا تَقْهَرْ»: خوار و زبون مدار. اموال و دارائیشان را با زور مگیر و تصرّف مکن.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:10 وَأَمَّا ٱلسَّآئِلَ فَلَا تَنْهَرْ
93:10 و گدا را با خشونت مران. [[«لا تَنْهَرْ»: با خشونت مران. برخی سائل را خواهان دانش و پرسش کننده از مسائل علمی شمرده‌اند.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)

93:11 وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ
93:11 بلکه نعمتهای پروردگارت را بازگو کن (و از آنها صحبت بدار، و شکر آنها را با بذل و بخشش بگزار). [[«حَدِّثْ»: صحبت بدار. بازگو کن. بازگو کردن نعمت، شکرگزاری از آن با قول و فعل، امکان‌پذیر است. سپاس با زبان، و بذل و بخشش از آن. ذکر ثروت و قدرت برای تفاخر، مراد نیست.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)