Selected
Original Text
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
12:1
الٓر ۚ تِلْكَ ءَايَـٰتُ ٱلْكِتَـٰبِ ٱلْمُبِينِ
12:1
الف، لام، را. اين است آيههاى كتاب روشن و روشنكننده. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:2
إِنَّآ أَنزَلْنَـٰهُ قُرْءَٰنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
12:2
همانا ما آن را قرآنى به زبان تازى فرو فرستاديم تا مگر شما- كه تازى هستيد- به خرد دريابيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:3
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ ٱلْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ هَـٰذَا ٱلْقُرْءَانَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِۦ لَمِنَ ٱلْغَـٰفِلِينَ
12:3
ما با اين قرآن كه به تو وحى كرديم نيكوترين داستان را بر تو بر مىگوييم و هر آينه تو پيش از آن از بىخبران بودى. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:4
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَـٰٓأَبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَـٰجِدِينَ
12:4
آنگاه كه يوسف پدر خويش را گفت: اى پدر، من در خواب يازده ستاره و مهر و ماه را ديدم كه مرا سجده مىكنند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:5
قَالَ يَـٰبُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَىٰٓ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا۟ لَكَ كَيْدًا ۖ إِنَّ ٱلشَّيْطَـٰنَ لِلْإِنسَـٰنِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
12:5
گفت: اى پسرك من، خواب خود را به برادرانت باز مگو، كه [از روى حسد] در باره تو بدانديشى مىكنند، زيرا كه شيطان آدمى را دشمنى هويداست - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:6
وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
12:6
و اينچنين پروردگارت تو را برمىگزيند و از تعبير خوابها- وقوع و سرانجام آنها- به تو مىآموزد و نعمت خويش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مىكند چنانكه آن را پيش از اين بر دو پدرت، ابراهيم و اسحاق، تمام كرد همانا پروردگار تو دانا و استواركار است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:7
۞ لَّقَدْ كَانَ فِى يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِۦٓ ءَايَـٰتٌ لِّلسَّآئِلِينَ
12:7
براستى در [سرگذشتِ] يوسف و برادرانش نشانهها- نشانههاى قدرت و حكمت خداوند يا هدايت- و عبرتها براى پرسندگان است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:8
إِذْ قَالُوا۟ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰٓ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضَلَـٰلٍ مُّبِينٍ
12:8
آنگاه كه گفتند: يوسف و برادرش- بنيامين، برادر هممادر يوسف- نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومنديم محبوبترند همانا پدر ما [در اين مهرورزى] در گمراهى آشكار است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:9
ٱقْتُلُوا۟ يُوسُفَ أَوِ ٱطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا۟ مِنۢ بَعْدِهِۦ قَوْمًا صَـٰلِحِينَ
12:9
يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى بيفكنيد تا روى- توجّه- پدرتان تنها براى شما باشد و پس از او [با توبهكردن] گروهى نيك و شايسته باشيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:10
قَالَ قَآئِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا۟ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِى غَيَـٰبَتِ ٱلْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ ٱلسَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَـٰعِلِينَ
12:10
گويندهاى از آنان گفت: يوسف را نكشيد، و [اگر كارى خواهيد كرد] او را در تاريكى بن چاه بيفكنيد تا برخى از كاروانيان او را برگيرند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:11
قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَ۫نَّا عَلَىٰ يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُۥ لَنَـٰصِحُونَ
12:11
گفتند: اى پدر، تو را چيست كه ما را بر يوسف امين نمىشمارى و حال آنكه هر آينه ما نيكخواه اوييم؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:12
أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَـٰفِظُونَ
12:12
فردا او را با ما بفرست تا در چمنزار بگردد و بازى كند و همانا ما او را نگهبانيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:13
قَالَ إِنِّى لَيَحْزُنُنِىٓ أَن تَذْهَبُوا۟ بِهِۦ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ ٱلذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَـٰفِلُونَ
12:13
گفت: اينكه او را ببريد بىگمان مرا اندوهگين مىكند و مىترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:14
قَالُوا۟ لَئِنْ أَكَلَهُ ٱلذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّآ إِذًا لَّخَـٰسِرُونَ
12:14
گفتند: اگر گرگ او را بخورد در حالى كه ما گروهى نيرومنديم آنگاه براستى زيانكار باشيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:15
فَلَمَّا ذَهَبُوا۟ بِهِۦ وَأَجْمَعُوٓا۟ أَن يَجْعَلُوهُ فِى غَيَـٰبَتِ ٱلْجُبِّ ۚ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَـٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
12:15
پس چون او را بردند و همداستان شده دل بنهادند كه او را در بن چاه افكنند، [به اين كار دست يازيدند] و ما به او وحى كرديم كه هر آينه تو آنان را بدين كارشان آگاه خواهى كرد در حالى كه آنها درنيابند [كه تو يوسفى]- يا: در حالى كه آنان از اين وحى و برطرفكردن وحشت از او آگاهى ندارند-. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:16
وَجَآءُوٓ أَبَاهُمْ عِشَآءً يَبْكُونَ
12:16
و شبانگاه گريه كنان نزد پدرشان آمدند - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:17
قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَـٰعِنَا فَأَكَلَهُ ٱلذِّئْبُ ۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَـٰدِقِينَ
12:17
گفتند: اى پدر، ما به مسابقه مىدويديم و يوسف را نزد كالاى خود گذاشته بوديم كه گرگ او را خورد، و تو [سخن] ما را باور ندارى اگر چه راستگو باشيم - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:18
وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٍ كَذِبٍ ۚ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ
12:18
و خونى دروغين را بر پيراهنش آوردند- يعنى پيراهن يوسف را به خون آلوده ساخته به دروغ، نزد پدر آوردند- [يعقوب] گفت: [چنين نيست] بلكه نفس شما كارى [بزرگ] را در نظرتان آراسته و آسان نموده است پس [به هر حال مرا] شكيبايى نيكوست، و خداست كه بايد بر آنچه بيان مىكنيد از او يارى خواست. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:19
وَجَآءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا۟ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُۥ ۖ قَالَ يَـٰبُشْرَىٰ هَـٰذَا غُلَـٰمٌ ۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَـٰعَةً ۚ وَٱللَّهُ عَلِيمٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ
12:19
و كاروانى بيامد، پس آبآورشان را فرستادند، و او دلو خويش [در چاه] فروانداخت گفت: اى مژدگان! اين پسرى است. و او را همچون كالايى [براى فروش] پنهان ساختند، و خدا به آنچه مىكردند دانا بود. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:20
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍۭ بَخْسٍ دَرَٰهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا۟ فِيهِ مِنَ ٱلزَّٰهِدِينَ
12:20
و او را به بهايى اندك، دِرمى چند، فروختند و در باره او بىرغبت بودند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:21
وَقَالَ ٱلَّذِى ٱشْتَرَىٰهُ مِن مِّصْرَ لِٱمْرَأَتِهِۦٓ أَكْرِمِى مَثْوَىٰهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوْ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدًا ۚ وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِى ٱلْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُۥ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ ۚ وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمْرِهِۦ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
12:21
و آن كس از [مردم] مصر- يعنى عزيز مصر- كه او را بخريد زن خويش- زليخا- را گفت: جايگاهش گرامى دار، شايد ما را سود دهد يا او را به فرزندى گيريم. و بدين سان يوسف را در آن سرزمين جاى [و توان] داديم [تا آنچه مىخواستيم تحقّق بخشيم] و تا او را از تعبير خوابها- يعنى سرانجام و وقوع آنها- بياموزيم. و خداوند بر كار خويش چيره و تواناست و ليكن بيشتر مردم نمىدانند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:22
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥٓ ءَاتَيْنَـٰهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِى ٱلْمُحْسِنِينَ
12:22
و چون باليد و به نيروى جوانى خود رسيد او را حكم- نبوّت يا حكمت- و دانش داديم، و نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:23
وَرَٰوَدَتْهُ ٱلَّتِى هُوَ فِى بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِۦ وَغَلَّقَتِ ٱلْأَبْوَٰبَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِ ۖ إِنَّهُۥ رَبِّىٓ أَحْسَنَ مَثْوَاىَ ۖ إِنَّهُۥ لَا يُفْلِحُ ٱلظَّـٰلِمُونَ
12:23
و آن زن كه او در خانهاش بود از وى كام خواست، و درها را ببست و گفت: بيا [كه تو را آمادهام]. گفت: پناه بر خدا! كه او پروردگار من است، جايگاهم را نيكو داشته براستى كه ستمكاران رستگار نشوند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:24
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِۦ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَآ أَن رَّءَا بُرْهَـٰنَ رَبِّهِۦ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلْفَحْشَآءَ ۚ إِنَّهُۥ مِنْ عِبَادِنَا ٱلْمُخْلَصِينَ
12:24
و هر آينه آن زن آهنگ او كرد، و اگر نه آن بود كه او برهان پروردگار خويش بديد آهنگ وى كرده بود. اينچنين [برهان خويش به او نموديم] تا بدى و زشتكارى را از او بگردانيم، كه او از بندگان ويژه و برگزيده ما بود. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:25
وَٱسْتَبَقَا ٱلْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُۥ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَا ٱلْبَابِ ۚ قَالَتْ مَا جَزَآءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوٓءًا إِلَّآ أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
12:25
و آن دو به سوى در از يكديگر پيشى گرفتند، و آن زن پيراهن او را از پشت دريد، و شوهر آن زن را نزديك در بيافتند. زن گفت: سزاى كسى كه به خانواده تو آهنگ بدى كرده باشد چيست، جز اينكه زندانى شود يا شكنجهاى دردناك بيند؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:26
قَالَ هِىَ رَٰوَدَتْنِى عَن نَّفْسِى ۚ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَآ إِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ ٱلْكَـٰذِبِينَ
12:26
[يوسف] گفت: او از من كام خواست و گواهى از كسان آن زن گواهى داد كه اگر پيراهن او - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:27
وَإِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِينَ
12:27
و اگر پيراهنش از پشت دريده شده آن زن دروغگوست و او راستگوست. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:28
فَلَمَّا رَءَا قَمِيصَهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُۥ مِن كَيْدِكُنَّ ۖ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ
12:28
پس چون پيراهن او را ديد كه از پشت دريده شده، گفت: اين از مكر شما زنان است، براستى مكر شما بزرگ است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:29
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۚ وَٱسْتَغْفِرِى لِذَنۢبِكِ ۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ ٱلْخَاطِـِٔينَ
12:29
اى يوسف، از اين [رويداد] درگذر، و تو هم براى گناه خويش آمرزش بخواه، كه از لغزشكاران بودهاى. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:30
۞ وَقَالَ نِسْوَةٌ فِى ٱلْمَدِينَةِ ٱمْرَأَتُ ٱلْعَزِيزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفْسِهِۦ ۖ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا ۖ إِنَّا لَنَرَىٰهَا فِى ضَلَـٰلٍ مُّبِينٍ
12:30
و زنانى در شهر گفتند: زن عزيز از غلام خود كام مىخواهد، همانا او - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:31
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَـًٔا وَءَاتَتْ كُلَّ وَٰحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ ٱخْرُجْ عَلَيْهِنَّ ۖ فَلَمَّا رَأَيْنَهُۥٓ أَكْبَرْنَهُۥ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَـٰشَ لِلَّهِ مَا هَـٰذَا بَشَرًا إِنْ هَـٰذَآ إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ
12:31
چون نيرنگ [و بدگويى] آنان را شنيد، به نزدشان كس فرستاد و از بهر آنان تكيهگاهى آماده ساخت و به هر كدام از آنان كاردى [براى بريدن ميوه] داد و [يوسف را] گفت: بر آنها بيرون آى. همين كه او را ديدند، [براى زيبايى شگفتش] بزرگش يافتند و دستهاى خويش [به جاى ميوه] بريدند و گفتند: پاكا خدايا! اين نه آدمى است، اين جز فرشتهاى بزرگوار نيست! - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:32
قَالَتْ فَذَٰلِكُنَّ ٱلَّذِى لُمْتُنَّنِى فِيهِ ۖ وَلَقَدْ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفْسِهِۦ فَٱسْتَعْصَمَ ۖ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَآ ءَامُرُهُۥ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ ٱلصَّـٰغِرِينَ
12:32
گفت: اين همان است كه مرا در باره او سرزنش مىكرديد، و همانا من از او كام خواستم، پس او خويشتن نگاه داشت و اگر آنچه مىفرمايمش نكند بى گمان زندانى مىشود و هر آينه از خوارشدگان باشد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:33
قَالَ رَبِّ ٱلسِّجْنُ أَحَبُّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِىٓ إِلَيْهِ ۖ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ ٱلْجَـٰهِلِينَ
12:33
[يوسف] گفت: پروردگارا، زندان نزد من خوشتر است از آنچه مرا بدان مىخوانند، و اگر نيرنگ آن زنان را از من نگردانى به آنها گرايم و از نادانان باشم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:34
فَٱسْتَجَابَ لَهُۥ رَبُّهُۥ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ ۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ
12:34
پس پروردگارش او را پاسخ داد و نيرنگشان را از او بگردانيد، كه اوست شنوا و دانا. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:35
ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّنۢ بَعْدِ مَا رَأَوُا۟ ٱلْـَٔايَـٰتِ لَيَسْجُنُنَّهُۥ حَتَّىٰ حِينٍ
12:35
آنگاه پس از آنكه نشانهها را ديدند- با اينكه به پاكدامنى يوسف پى بردند- به نظرشان رسيد- رأيشان بر اين قرار گرفت- كه او را تا مدّتى به زندان افكنند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:36
وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجْنَ فَتَيَانِ ۖ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّىٓ أَرَىٰنِىٓ أَعْصِرُ خَمْرًا ۖ وَقَالَ ٱلْـَٔاخَرُ إِنِّىٓ أَرَىٰنِىٓ أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِى خُبْزًا تَأْكُلُ ٱلطَّيْرُ مِنْهُ ۖ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِۦٓ ۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلْمُحْسِنِينَ
12:36
و با او دو جوان- از غلامان شاه- در زندان شدند. يكى از آنها گفت: من [در خواب] خود را ديدم كه انگور مىفشارم [تا شراب بسازم]، و ديگرى گفت: من خود را ديدم كه بر سرم نانى مىبرم كه پرندگان از آن مىخورند. ما را به تأويل- تعبير و سرانجام- آن آگاه كن، كه تو را از نيكوكاران مىبينيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:37
قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِۦٓ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِۦ قَبْلَ أَن يَأْتِيَكُمَا ۚ ذَٰلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِى رَبِّىٓ ۚ إِنِّى تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ بِٱللَّهِ وَهُم بِٱلْـَٔاخِرَةِ هُمْ كَـٰفِرُونَ
12:37
گفت: هيچ خوردنى كه روزى شما سازند شما را نرسد مگر به تأويل آن- تعبير و سرانجام خواب يا آن خوردنى- پيش از آنكه به شما رسد آگاهتان كنم. اين [خبر غيبى] از آنهاست كه پروردگارم مرا آموخته است، زيرا كه من كيش گروهى را كه به خدا ايمان نمىآورند و جهان واپسين را باور ندارند رها كردهام - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:38
وَٱتَّبَعْتُ مِلَّةَ ءَابَآءِىٓ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ وَيَعْقُوبَ ۚ مَا كَانَ لَنَآ أَن نُّشْرِكَ بِٱللَّهِ مِن شَىْءٍ ۚ ذَٰلِكَ مِن فَضْلِ ٱللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى ٱلنَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ
12:38
و كيش پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى كردهام ما را نرسد كه چيزى را با خدا انباز گيريم اين از فزونبخشى خداى بر ما و بر مردم است و ليكن بيشتر مردم سپاس نمىدارند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:39
يَـٰصَـٰحِبَىِ ٱلسِّجْنِ ءَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلْوَٰحِدُ ٱلْقَهَّارُ
12:39
اى دو يار زندانى من، آيا خدايان پراكنده بهترند يا آن خداى يگانه چيرهشونده بر همه؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:40
مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسْمَآءً سَمَّيْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَـٰنٍ ۚ إِنِ ٱلْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوٓا۟ إِلَّآ إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
12:40
شما جز او - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:41
يَـٰصَـٰحِبَىِ ٱلسِّجْنِ أَمَّآ أَحَدُكُمَا فَيَسْقِى رَبَّهُۥ خَمْرًا ۖ وَأَمَّا ٱلْـَٔاخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ ٱلطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِۦ ۚ قُضِىَ ٱلْأَمْرُ ٱلَّذِى فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ
12:41
اى دو يار زندانى من، يكى از شما خواجه خود را شراب دهد و آن ديگرى بر دار آويخته گردد و پرندگان از سر او بخورند [فرمان] كارى كه در باره آن نظر مى خواستيد گزارده شده است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:42
وَقَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُۥ نَاجٍ مِّنْهُمَا ٱذْكُرْنِى عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَىٰهُ ٱلشَّيْطَـٰنُ ذِكْرَ رَبِّهِۦ فَلَبِثَ فِى ٱلسِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ
12:42
و به يكى از آن دو، كه دانست رها مىشود، گفت: مرا نزد خواجه خويش ياد كن ولى شيطان يادآورى خواجهاش را فراموشش ساخت پس [يوسف] سالى چند در زندان بماند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:43
وَقَالَ ٱلْمَلِكُ إِنِّىٓ أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَٰتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنۢبُلَـٰتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَـٰتٍ ۖ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْمَلَأُ أَفْتُونِى فِى رُءْيَـٰىَ إِن كُنتُمْ لِلرُّءْيَا تَعْبُرُونَ
12:43
و [روزى] شاه گفت: من در خواب ديدم كه هفت گاو فربه را هفت گاو لاغر مىخورند، و هفت خوشه سبز و هفت خوشه ديگر خشك [ديدم] اى مهتران! مرا در باره خوابم نظر بدهيد اگر شما خوابگزاريد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:44
قَالُوٓا۟ أَضْغَـٰثُ أَحْلَـٰمٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ ٱلْأَحْلَـٰمِ بِعَـٰلِمِينَ
12:44
گفتند: خوابهايى آشفته و پريشان است و ما به تعبير خوابهاى پريشان دانا نيستيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:45
وَقَالَ ٱلَّذِى نَجَا مِنْهُمَا وَٱدَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا۠ أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِۦ فَأَرْسِلُونِ
12:45
و آن كس، از آن دو، كه رهايى يافته بود و پس از مدتها به يادش آمد گفت: من شما را از تعبير آن آگاه مىكنم، پس مرا [نزد يوسف] بفرستيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:46
يُوسُفُ أَيُّهَا ٱلصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِى سَبْعِ بَقَرَٰتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنۢبُلَـٰتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَـٰتٍ لَّعَلِّىٓ أَرْجِعُ إِلَى ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ
12:46
يوسفا! اى بسيار راستگو، ما را درباره هفت گاو فربه كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه ديگر خشك نظر ده، باشد كه نزد مردم باز گردم، شايد [سرانجام خواب را] بدانند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:47
قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِى سُنۢبُلِهِۦٓ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكُلُونَ
12:47
گفت: هفت سال پياپى كشت كنيد، و آنچه را درويديد، جز اندكى كه مىخوريد، در خوشهاش بگذاريد - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:48
ثُمَّ يَأْتِى مِنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تُحْصِنُونَ
12:48
آنگاه پس از آن، هفت سال سخت بيايد كه آنچه از پيش براى آنها نهاده باشيد بخورند مگر اندكى از آن كه [براى كشت] نگه مىداريد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:49
ثُمَّ يَأْتِى مِنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ ٱلنَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ
12:49
سپس، از پى آن سالى بيايد كه در آن براى مردمان باران مىبارد- يا گياهان مىرويد، يا مردم از تنگى و سختى مىرهند- و در آن [ميوه- انگور، زيتون، ...] مىفشرند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:50
وَقَالَ ٱلْمَلِكُ ٱئْتُونِى بِهِۦ ۖ فَلَمَّا جَآءَهُ ٱلرَّسُولُ قَالَ ٱرْجِعْ إِلَىٰ رَبِّكَ فَسْـَٔلْهُ مَا بَالُ ٱلنِّسْوَةِ ٱلَّـٰتِى قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ ۚ إِنَّ رَبِّى بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ
12:50
و شاه گفت: او را نزد من آريد، پس چون فرستاده نزد وى آمد، [يوسف] گفت: سوى خواجهات باز گرد و از او بپرس كه حال و كار آن زنان كه دستهاى خويش بريدند چه بوده است- چرا دست خود بريدند-؟ همانا پروردگار من به مكر آنها داناست. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:51
قَالَ مَا خَطْبُكُنَّ إِذْ رَٰوَدتُّنَّ يُوسُفَ عَن نَّفْسِهِۦ ۚ قُلْنَ حَـٰشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْهِ مِن سُوٓءٍ ۚ قَالَتِ ٱمْرَأَتُ ٱلْعَزِيزِ ٱلْـَٔـٰنَ حَصْحَصَ ٱلْحَقُّ أَنَا۠ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفْسِهِۦ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلصَّـٰدِقِينَ
12:51
[شاه، آن زنان را] گفت: شما را چه بوده است آنگاه كه از يوسف كام خواستيد؟ گفتند: پاك است خدا، ما بر او هيچ بدى نمىدانيم زن عزيز- زليخا- گفت: اكنون حق پديدار شد، من از او كام خواستم، و او از راستگويان است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:52
ذَٰلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّى لَمْ أَخُنْهُ بِٱلْغَيْبِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يَهْدِى كَيْدَ ٱلْخَآئِنِينَ
12:52
[يوسف به آن يار زندانى گفت:] اين- درخواست من و بيرون نشدن از زندان- براى آن است تا [عزيز] بداند كه من در نهان به او خيانت نكردهام، و خداوند نيرنگ خائنان را رهبرى نمىكند- به مقصد نمىرساند- - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:53
۞ وَمَآ أُبَرِّئُ نَفْسِىٓ ۚ إِنَّ ٱلنَّفْسَ لَأَمَّارَةٌۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّىٓ ۚ إِنَّ رَبِّى غَفُورٌ رَّحِيمٌ
12:53
و من خويشتن را [به خودستايى] بىگناه نمىشمارم، كه نفس [آدمى] بسى به بدى و گناه فرمان مىدهد مگر آنكه پروردگارم رحمت آرد همانا پروردگار من آمرزگار و مهربان است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:54
وَقَالَ ٱلْمَلِكُ ٱئْتُونِى بِهِۦٓ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِى ۖ فَلَمَّا كَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّكَ ٱلْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ
12:54
و شاه گفت: او را نزد من آوريد تا وى را ويژه خود سازم. پس چون با او به سخن پرداخت، گفت: تو امروز به نزد ما ارجمند و امينى. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:55
قَالَ ٱجْعَلْنِى عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلْأَرْضِ ۖ إِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ
12:55
گفت: مرا بر خزانههاى اين سرزمين برگمار، كه نگاهبان و دانايم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:56
وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِى ٱلْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَآءُ ۚ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَآءُ ۖ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ ٱلْمُحْسِنِينَ
12:56
و اينچنين يوسف را در آن سرزمين- مصر- جاى و توان داديم تا هر جا از آن كه بخواهد جاى گزيند مهر و بخشايش خويش را به هر كه خواهيم مىرسانيم، و پاداش نيكوكاران را تباه نمىكنيم، - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:57
وَلَأَجْرُ ٱلْـَٔاخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَكَانُوا۟ يَتَّقُونَ
12:57
و هر آينه پاداش آن جهان براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى مىكردهاند بهتر است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:58
وَجَآءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا۟ عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُۥ مُنكِرُونَ
12:58
و برادران يوسف آمدند و بر او اندر شدند پس آنها را شناخت و آنها به او ناشناسنده بودند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:59
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ٱئْتُونِى بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ ۚ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّىٓ أُوفِى ٱلْكَيْلَ وَأَنَا۠ خَيْرُ ٱلْمُنزِلِينَ
12:59
و چون بارهايشان را برايشان آماده ساخت، گفت: برادرى را كه از پدرتان داريد نزد من آريد آيا نمىبينيد كه من پيمانه را تمام مىدهم و بهترين ميزبانانم؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:60
فَإِن لَّمْ تَأْتُونِى بِهِۦ فَلَا كَيْلَ لَكُمْ عِندِى وَلَا تَقْرَبُونِ
12:60
و اگر او را نزد من نياوريد، پيمانهاى- خواربار- نزد من نخواهيد داشت و نزديك من نشويد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:61
قَالُوا۟ سَنُرَٰوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَـٰعِلُونَ
12:61
گفتند: او را از پدرش خواهيم خواست و اين كار را خواهيم كرد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:62
وَقَالَ لِفِتْيَـٰنِهِ ٱجْعَلُوا۟ بِضَـٰعَتَهُمْ فِى رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓا۟ إِلَىٰٓ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
12:62
و به جوانان- غلامان- خويش گفت: سرمايه آنان را در باردانشان بگذرايد، تا مگر هنگامى كه پيش كسانشان باز گردند آن را باز شناسند، شايد كه باز آيند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:63
فَلَمَّا رَجَعُوٓا۟ إِلَىٰٓ أَبِيهِمْ قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَآ أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَـٰفِظُونَ
12:63
چون نزد پدرشان باز گشتند، گفتند: اى پدر، پيمانه- خواربار- از ما بازداشتند، پس برادرمان را با ما بفرست تا خواربار بگيريم و ما هر آينه نگاهبان او خواهيم بود. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:64
قَالَ هَلْ ءَامَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمْ عَلَىٰٓ أَخِيهِ مِن قَبْلُ ۖ فَٱللَّهُ خَيْرٌ حَـٰفِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ
12:64
[يعقوب] گفت: آيا در باره او - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:65
وَلَمَّا فَتَحُوا۟ مَتَـٰعَهُمْ وَجَدُوا۟ بِضَـٰعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ ۖ قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَا مَا نَبْغِى ۖ هَـٰذِهِۦ بِضَـٰعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا ۖ وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ۖ ذَٰلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ
12:65
و چون كالاى خويش گشودند، سرمايه خويش را يافتند كه به آنها باز گردانده شده، گفتند: اى پدر، ديگر چه مىخواهيم؟ اين سرمايه ماست كه به ما بازگردانده شده و [ما بدين وسيله] خاندان خود را خواربار مىآوريم و برادرمان را نگهدارى مىكنيم و بار شترى را [به نام بنيامين] افزون مىگيريم كه اين بارى اندك است [در نزد پادشاه آن سرزمين]. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:66
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُۥ مَعَكُمْ حَتَّىٰ تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ ٱللَّهِ لَتَأْتُنَّنِى بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يُحَاطَ بِكُمْ ۖ فَلَمَّآ ءَاتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ
12:66
گفت: هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا مرا پيمانى استوار از خداى دهيد- يعنى به نام خدا سوگند خوريد، تا گروگانى باشد- كه هر آينه او را به من باز مىآريد مگر آنكه گرفتار شويد. پس چون او را پيمان استوار خويش بدادند، گفت: خداى بر آنچه گوييم [گواه و] نگاهبان است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:67
وَقَالَ يَـٰبَنِىَّ لَا تَدْخُلُوا۟ مِنۢ بَابٍ وَٰحِدٍ وَٱدْخُلُوا۟ مِنْ أَبْوَٰبٍ مُّتَفَرِّقَةٍ ۖ وَمَآ أُغْنِى عَنكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَىْءٍ ۖ إِنِ ٱلْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ ٱلْمُتَوَكِّلُونَ
12:67
و گفت: اى پسران من، از يك دروازه درون نشويد و از درهاى پراكنده درون شويد و من شما را در برابر [قضا و قدر] خدا هيچ سودى نتوانم داشت. حكم [و فرمانروايى] جز خداى را نيست. بر او توكل كردم، و توكل كنندگان بايد بر او توكل كنند و بس. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:68
وَلَمَّا دَخَلُوا۟ مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُم مَّا كَانَ يُغْنِى عَنْهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَىْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِى نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَىٰهَا ۚ وَإِنَّهُۥ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَـٰهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
12:68
و چون از همانجا كه پدرشان فرموده بود درون شدند، آنان را در برابر [قضا و قدر] خدا هيچ سودى نداشت مگر آرزو و نيازى كه در دل يعقوب بود و آن را آشكار كرد- بگفت و دل از آن بپرداخت- و همانا وى خداوند دانش بود- مىدانست كه گريز نتواند كسى را از قضا و قدر برهاند- از آن رو كه ما به او آموخته بوديم ولى بيشتر مردم نمىدانند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:69
وَلَمَّا دَخَلُوا۟ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيْهِ أَخَاهُ ۖ قَالَ إِنِّىٓ أَنَا۠ أَخُوكَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ
12:69
و چون بر يوسف در آمدند برادرش را نزد خويش جاى داد گفت: همانا من برادر [هممادر] توام، پس از كارهايى كه مىكردند اندوه مدار. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:70
فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ ٱلسِّقَايَةَ فِى رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَـٰرِقُونَ
12:70
پس چون بار و بنه آنان را آماده ساخت جام را در باردان- خرجين- برادر خود نهاد، سپس بانگزنى بانگ برآورد كه اى كاروانيان بىگمان شما دزدانيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:71
قَالُوا۟ وَأَقْبَلُوا۟ عَلَيْهِم مَّاذَا تَفْقِدُونَ
12:71
[برادران يوسف] در حالى كه روى بديشان نهادند، گفتند: چه گم كردهايد؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:72
قَالُوا۟ نَفْقِدُ صُوَاعَ ٱلْمَلِكِ وَلِمَن جَآءَ بِهِۦ حِمْلُ بَعِيرٍ وَأَنَا۠ بِهِۦ زَعِيمٌ
12:72
گفتند: پيمانه- جام- شاه را گم كردهايم، و [يوسف گفت] هر كه آن را باز آرد او را بار شترى است و من آن را ضامنم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:73
قَالُوا۟ تَٱللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِى ٱلْأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَـٰرِقِينَ
12:73
گفتند: به خدا سوگند كه شما مىدانيد كه ما نيامدهايم تا در اين سرزمين تباهى كنيم و ما دزد نبودهايم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:74
قَالُوا۟ فَمَا جَزَٰٓؤُهُۥٓ إِن كُنتُمْ كَـٰذِبِينَ
12:74
گفتند: سزاى آن كار- يا آن كس- چيست، اگر دروغگو باشيد؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:75
قَالُوا۟ جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِى رَحْلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥ ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِى ٱلظَّـٰلِمِينَ
12:75
گفتند: سزايش آن است كه هر كه [جام] در بار وى يافت شود او خود سزاى آن است، ما ستمكاران- دزدان- را اينچنين كيفر مىدهيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:76
فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَآءِ أَخِيهِ ثُمَّ ٱسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَآءِ أَخِيهِ ۚ كَذَٰلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ ۖ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِى دِينِ ٱلْمَلِكِ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَـٰتٍ مَّن نَّشَآءُ ۗ وَفَوْقَ كُلِّ ذِى عِلْمٍ عَلِيمٌ
12:76
پس به جستوجوى باردانهاى آنان پيش از باردان برادر خويش آغاز كرد، سپس آن را از باردان برادرش بيرون آورد. بدين سان براى يوسف چارهانديشى كرديم- تا بتواند برادرش را نزد خود نگه دارد- [زيرا] در آيين آن شاه روا نبود كه برادرش را [گروگان] بگيرد، مگر آنكه خداى خواهد- چنانكه تدبير آن را به يوسف آموخت-، هر كه را بخواهيم به پايهها بالا بريم و بالاى هر دانايى، بسياردانى هست. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:77
۞ قَالُوٓا۟ إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُۥ مِن قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِى نَفْسِهِۦ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ ۚ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَانًا ۖ وَٱللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ
12:77
[برادران] گفتند: اگر او دزدى كرده، [شگفت نيست، كه] برادرش نيز پيش از اين دزدى كرده بود. اما يوسف آن را در دل خويش پنهان داشت و بر آنها آشكار نساخت، گفت: شما به جايگاه بدتريد [از آنچه وانمود مىكنيد]، و خداى بدانچه بيان مىكنيد داناتر است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:78
قَالُوا۟ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْعَزِيزُ إِنَّ لَهُۥٓ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُۥٓ ۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلْمُحْسِنِينَ
12:78
گفتند: اى عزيز، او را پدر پيرى است سالخورده، پس يكى از ما را به جاى او بگير، كه تو را از نيكوكاران مىبينيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:79
قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَـٰعَنَا عِندَهُۥٓ إِنَّآ إِذًا لَّظَـٰلِمُونَ
12:79
گفت: پناه بر خدا، كه جز آن كسى را بگيريم كه كالاى خويش نزد او يافتهايم، كه آنگاه- اگر چنين كنيم- از ستمكاران باشيم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:80
فَلَمَّا ٱسْتَيْـَٔسُوا۟ مِنْهُ خَلَصُوا۟ نَجِيًّا ۖ قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ ٱللَّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِى يُوسُفَ ۖ فَلَنْ أَبْرَحَ ٱلْأَرْضَ حَتَّىٰ يَأْذَنَ لِىٓ أَبِىٓ أَوْ يَحْكُمَ ٱللَّهُ لِى ۖ وَهُوَ خَيْرُ ٱلْحَـٰكِمِينَ
12:80
پس چون از او نوميد گشتند رازگويان به يك سو شدند. مهترشان گفت: مگر نمىدانيد كه پدرتان بر شما پيمانى استوار از خداى- يعنى به نام او- گرفته است و پيش از اين در باره يوسف چه كوتاهى كردهايد؟ پس من هرگز از اين سرزمين راهى نشوم تا آنكه پدرم مرا اجازه دهد يا خداى در باره من داورى كند- راهى برايم بگشايد- و او بهترين داوران است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:81
ٱرْجِعُوٓا۟ إِلَىٰٓ أَبِيكُمْ فَقُولُوا۟ يَـٰٓأَبَانَآ إِنَّ ٱبْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَـٰفِظِينَ
12:81
نزد پدرتان باز گرديد و بگوييد: اى پدر، پسرت دزدى كرد، و ما جز بدانچه دانستيم- كه جام شاه از بار او بيرون آمد- گواهى نداديم و نگاهبان غيب هم نبوديم- نمىدانستيم كه او دزدى كرده و گرنه گواهى نمىداديم كه حكم دزد آن است كه او را بنده گيرند-، - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:82
وَسْـَٔلِ ٱلْقَرْيَةَ ٱلَّتِى كُنَّا فِيهَا وَٱلْعِيرَ ٱلَّتِىٓ أَقْبَلْنَا فِيهَا ۖ وَإِنَّا لَصَـٰدِقُونَ
12:82
و از [مردم] شهرى كه در آن بوديم و از كاروانى كه با آن آمديم بپرس، و هر آينه ما راستگوييم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:83
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَأْتِيَنِى بِهِمْ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْعَلِيمُ ٱلْحَكِيمُ
12:83
[يعقوب] گفت: بلكه نفس شما كارى را برايتان بياراسته، پس [به هر حال مرا] شكيبايى نيكوست، اميد است كه خداوند همه آنها را با هم به من رساند، كه اوست داناى با حكمت. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:84
وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَـٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَٱبْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ ٱلْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ
12:84
و از آنها روى بگردانيد و گفت: اى دريغا بر يوسف! و دو چشم او از اندوه سپيد شد و او خشم خويش [از فرزندان] فرو مىخورد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:85
قَالُوا۟ تَٱللَّهِ تَفْتَؤُا۟ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ ٱلْهَـٰلِكِينَ
12:85
گفتند: به خدا سوگند كه تو پيوسته يوسف را ياد مىكنى تا سخت بيمار شوى يا از هلاكشدگان گردى. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:86
قَالَ إِنَّمَآ أَشْكُوا۟ بَثِّى وَحُزْنِىٓ إِلَى ٱللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
12:86
گفت: همانا از درد و اندوه خويش به خدا مىنالم و چيزى از خدا مىدانم كه شما نمىدانيد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:87
يَـٰبَنِىَّ ٱذْهَبُوا۟ فَتَحَسَّسُوا۟ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَا۟يْـَٔسُوا۟ مِن رَّوْحِ ٱللَّهِ ۖ إِنَّهُۥ لَا يَا۟يْـَٔسُ مِن رَّوْحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلْقَوْمُ ٱلْكَـٰفِرُونَ
12:87
اى پسران من، برويد از يوسف و برادرش جستوجو كنيد و خبر يابيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد، كه جز گروه كافران از رحمت خدا نوميد نمىشوند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:88
فَلَمَّا دَخَلُوا۟ عَلَيْهِ قَالُوا۟ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَـٰعَةٍ مُّزْجَىٰةٍ فَأَوْفِ لَنَا ٱلْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ ۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجْزِى ٱلْمُتَصَدِّقِينَ
12:88
پس چون بر او - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:89
قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَـٰهِلُونَ
12:89
گفت: آيا مىدانيد كه به يوسف و برادرش آنگاه كه نادان بوديد چه كرديد؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:90
قَالُوٓا۟ أَءِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا۠ يُوسُفُ وَهَـٰذَآ أَخِى ۖ قَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيْنَآ ۖ إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ ٱلْمُحْسِنِينَ
12:90
گفتند: آيا راستى تو يوسفى؟ گفت: من يوسفم و اين برادر من است. هر آينه خداى بر ما منت نهاد براستى هر كه پرهيزگارى و شكيبايى كند پس [بداند كه] خدا مزد نيكوكاران را تباه نمىكند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:91
قَالُوا۟ تَٱللَّهِ لَقَدْ ءَاثَرَكَ ٱللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَـٰطِـِٔينَ
12:91
گفتند: به خدا سوگند كه هر آينه خدا تو را بر ما برگزيد و برترى داد، و بىگمان ما لغزشكار بوديم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:92
قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ ٱلْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ ٱللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ
12:92
گفت: امروز بر شما هيچ سرزنش نيست، خدا شما را بيامرزد، و او مهربانترين مهربانان است - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:93
ٱذْهَبُوا۟ بِقَمِيصِى هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِى يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِى بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ
12:93
اين پيراهن مرا ببريد و بر روى پدرم افكنيد تا بينا شود و همه خاندان خود را نزد من آريد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:94
وَلَمَّا فَصَلَتِ ٱلْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّى لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ ۖ لَوْلَآ أَن تُفَنِّدُونِ
12:94
و چون كاروان بيرون شد، پدرشان گفت: همانا من بوى يوسف مىيابم، اگر مرا كم خرد نشماريد. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:95
قَالُوا۟ تَٱللَّهِ إِنَّكَ لَفِى ضَلَـٰلِكَ ٱلْقَدِيمِ
12:95
گفتند: به خدا سوگند كه تو هنوز در گمراهى ديرينه خويشى- يعنى دوستى شديد به يوسف-. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:96
فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلْبَشِيرُ أَلْقَىٰهُ عَلَىٰ وَجْهِهِۦ فَٱرْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّىٓ أَعْلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
12:96
و چون مژدهرسان بيامد، آن - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:97
قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَا ٱسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَـٰطِـِٔينَ
12:97
گفتند: اى پدر، براى گناهان ما آمرزش بخواه، همانا ما گناهكار بوديم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:98
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّىٓ ۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ
12:98
گفت: بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مىخواهم، كه او بسى آمرزنده و مهربان است. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:99
فَلَمَّا دَخَلُوا۟ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ٱدْخُلُوا۟ مِصْرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ
12:99
و چون بر يوسف در آمدند، پدر و مادر خويش را در كنار خود جاى داد و گفت: به مصر در آييد كه اگر خداى بخواهد ايمن خواهيد بود. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:100
وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى ٱلْعَرْشِ وَخَرُّوا۟ لَهُۥ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَـٰٓأَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُءْيَـٰىَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّى حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِىٓ إِذْ أَخْرَجَنِى مِنَ ٱلسِّجْنِ وَجَآءَ بِكُم مِّنَ ٱلْبَدْوِ مِنۢ بَعْدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّيْطَـٰنُ بَيْنِى وَبَيْنَ إِخْوَتِىٓ ۚ إِنَّ رَبِّى لَطِيفٌ لِّمَا يَشَآءُ ۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْعَلِيمُ ٱلْحَكِيمُ
12:100
و پدر و مادر خود را بر تخت بالا برد و همگان پيش او سجدهكنان درافتادند، و گفت: اى پدر، اين تعبير همان خواب من است كه پيشتر ديده بودم، كه پروردگارم آن را راست و درست ساخت و براستى با من نيكويى نمود آنگاه كه مرا از زندان بيرون آورد و شما را از بيابان [كنعان] بياورد پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم آشوب كرد و تباهى افكند همانا پروردگار من آن را كه خواهد لطفكننده است- به نرمى و نيكى رفتار كند-، كه اوست دانا و با حكمت. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:101
۞ رَبِّ قَدْ ءَاتَيْتَنِى مِنَ ٱلْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِى مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ ۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ أَنتَ وَلِىِّۦ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ ۖ تَوَفَّنِى مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِى بِٱلصَّـٰلِحِينَ
12:101
پروردگارا، مرا از پادشاهى [بهره] بدادى و از تعبير خوابها بياموختى، اى پديدآرنده آسمانها و زمين، تو يار و سرپرست من در اين جهان و آن جهانى، مرا مسلمان- گردننهاده و فرمانبردار- بميران و به شايستگان نيكوكار بپيوند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:102
ذَٰلِكَ مِنْ أَنۢبَآءِ ٱلْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۖ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوٓا۟ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ
12:102
اين [سرگذشت] از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مىكنيم و تو نزد آنان - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:103
وَمَآ أَكْثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ
12:103
و بيشتر مردم مؤمن نخواهند شد هر چند [بر ايمان آوردنشان] بسى آرزو برى. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:104
وَمَا تَسْـَٔلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَـٰلَمِينَ
12:104
و تو بر اين [كار- تبليغ رسالت-] مزدى از آنان نمىخواهى اين - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:105
وَكَأَيِّن مِّنْ ءَايَةٍ فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ
12:105
و بسا نشانهها در آسمانها و زمين هست كه بر آن مىگذرند و از آن رويگردانند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:106
وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ
12:106
و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند مگر اينكه [در همان حال] مشركند- يعنى به حقيقت توحيد نرسيدهاند-. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:107
أَفَأَمِنُوٓا۟ أَن تَأْتِيَهُمْ غَـٰشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ ٱللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
12:107
پس مگر ايمناند از اينكه عذابى فراگير از سوى خدا به آنان رسد، يا در حالى كه آگاهى ندارند قيامت ناگاه آنان را فرا رسد؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:108
قُلْ هَـٰذِهِۦ سَبِيلِىٓ أَدْعُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِى ۖ وَسُبْحَـٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلْمُشْرِكِينَ
12:108
بگو: اين راه من است كه با بينايى به سوى خدا مىخوانم، من و هر كه از من پيروى كند. و پاك است خداى، و من از مشركان نيستم. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:109
وَمَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِىٓ إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ ٱلْقُرَىٰٓ ۗ أَفَلَمْ يَسِيرُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ فَيَنظُرُوا۟ كَيْفَ كَانَ عَـٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۗ وَلَدَارُ ٱلْـَٔاخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
12:109
و پيش از تو نفرستاديم مگر مردانى را از مردم شهرها كه بديشان وحى مىكرديم پس آيا در زمين، نگشتهاند تا بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟ و هر آينه سراى بازپسين براى پرهيزگاران بهتر است، آيا خرد را كار نمىبنديد؟ - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:110
حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسْتَيْـَٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓا۟ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا۟ جَآءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّىَ مَن نَّشَآءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ ٱلْقَوْمِ ٱلْمُجْرِمِينَ
12:110
[و دعوت پيامبران و انكار كافران ادامه داشت] تا چون پيامبران [از ايمان آوردن قوم خود] نوميد شدند و [كافران] چنين دانستند كه به آنان دروغ گفته شده- كه كافران عذاب سخت دارند-، يارى ما بديشان رسيد، پس هر كه را خواستيم رهانيده شد، و عذاب سخت ما از گروه بزهكاران باز گردانده نشود. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)
12:111
لَقَدْ كَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُو۟لِى ٱلْأَلْبَـٰبِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ ٱلَّذِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَىْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
12:111
هر آينه در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى- مايه پندگرفتن- بوده است. اين- قرآن- سخنى نيست كه به دروغ بافته شده باشد، بلكه باورداشت آن [كتابى] است كه پيش آن است- پيش از آن آمده است-، و شرح و بيان هر چيزى و رهنمونى و بخشايشى است براى مردمى كه ايمان آورند. - Sayyed Jalaloddin Mojtabavi (Persian)