Selected
Original Text
Mostafa Khorramdel
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
38:24
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦ ۖ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ ٱلْخُلَطَآءِ لَيَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ ۗ وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّـٰهُ فَٱسْتَغْفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ۩
38:24
(داود) گفت: مسلّماً او با درخواست یگانه میش تو برای افزودن آن به میشهای خود، به تو ستم روا میدارد. اصلاً بسیاری از آمیزگاران و کسانی که با یکدیگر سر و کار دارند، نسبت به همدیگر ستم روا میدارند، مگر آنان که واقعاً مؤمنند و کارهای شایسته میکنند، ولی چنین کسانی هم بسیار کم و اندک هستند. داود گمان برد که ما او را آزمودهایم (و اندازهی هراس او از دیگران، و نیز نحوهی قضاوت وی را به محکّ آزمایش زدهایم). پس از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه کرد. [[«الْخُلَطَآءِ»: جمع خَلیط. آمیزشکاران. آمیزگاران. شرکاء. مراد آشنایان و شریکانی است که با هم سر و کار دارند و اغلب اموال یا احشام خود را با هم میآمیزند. «قَلِیلٌ مَّا هُمْ»: آنان بسیار اندکند. (هُمْ) مبتدای مؤخّر و (قَلِیلٌ) خبر مقدّم، و (مَا) زائد و برای مبالغه در کمی و تأکید قلّت آمده است و معنی همچون (جِدّاً) دارد. «فَتَنَّاهُ»: او را امتحان کردهایم. امتحان در این که آیا با وجود آن که خدا را در کنار خود میبیند از بندگان میترسد یا خیر، و نیز سنجش کار قضاوت او. «إِسْتَغْفَرَ»: طلب آمرزش کرد. مراد طلب آمرزش مطلق است. یعنی درخواست بخشش بدون در میان بودن خطا و گناه. چنین استغفاری برمیگردد به مبدأ: «حَسَنَاتُ الأبْرَارِ، سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِینَ»: (نگا: غافر / 55، محمّد / 19، فتح / 2، نصر / 3). «خَرَّ»: فرو افتاد (نگا: اعراف / 143، نحل / 26، حجّ / 31، سبأ / 14). «رَاکِعاً»: کرنش کنان. سجدهکنان. خاشعانه (نگا: بقره / 43، آلعمران / 43، مائده / 55). تعبیر «رَاکِعاً»: یا به خاطر آن است که رکوع مقدّمه سجده بوده و یا این که به معنی خود سجده است، چرا که رکوع و سجود هر دو به معنی انحناء و خمیدن است، و گاهی هم به معنی مطلق خشوع و خضوع میباشد. «أَنَابَ»: از کرده خویش پشیمان شد و برگشت. توبه کرد. کرده داود، شتاب در صدور حکم قضاء بر اثر وضوح موضوع، و یا گمان بردن کشتن خود توسّط طرفین دعاوی، و خوف بیجا از بندگان با وجود حضور یزدان بود.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)