Selected
Original Text
Mostafa Khorramdel
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
22:31
حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِۦ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخْطَفُهُ ٱلطَّيْرُ أَوْ تَهْوِى بِهِ ٱلرِّيحُ فِى مَكَانٍ سَحِيقٍ
22:31
حقّگرا و مخلص خدا باشید، و هیچ گونه شرکی برای خدا قرار ندهید. زیرا کسی که برای خدا انبازی قرار دهد، انگار (به خاطر سقوط از اوج ایمان به حضیض کفر) از آسمان فرو افتاده است (و به بدترین شکل جان داده است) و پرندگان (تکّههای بدن) او را میربایند، یا این که تندباد او را به مکان بسیار دوری (و درّهی ژرفی) پرتاب میکند (و وی را آن چنان بر زمین میکوبد که بدنش متلاشی و هر قطعهای از آن به نقطهای پرت میشود). [[«حُنَفَآءَ»: جمع حَنیف، حقّگرایان و دوری گزیدگان از باطل. مخلصین (نگا: بقره / 135، آلعمران / 67 و 95). حال ضمیر (و) در فعل (إِجْتَنِبُوا) است. «غَیْرَ»: عطف بر (حُنَفآءَ) و حال است. «خَرَّ»: سقوط کرد. فرو افتاد. «السَّمَآءِ»: مراد آسمان ایمان است. شخص به هنگام سقوط از آن بر اثر اضطراب فراوان، احساس بیوزنی و بیارجی در درون روح و جان خود میکند و خویشتن را بیپایگاه میبیند. «الطَّیْرُ»: مراد پرندگان هواها و هوسها است که افکار شخص را پریشان میسازند. «تَهْوِی بِهِ»: او را پرت میکند. وی را به پائین میاندازد. «الرِّیحُ»: مراد ابلیس ملعون است که کافر را در وادی ضلالت سرگردان و ویلان میسازد و هلاک و تباهش مینماید. «سَحِیقٍ»: بسیار ژرف. دور افتاده و پرت.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)